مقدمه: هدف این مطالعه، تعیین تأثیر نیازسنجی مشارکتی صورت گرفته در سال 85 در محله ابوذر غربی منطقه 17 تهران بر تغییرات محله، پس از گذشت 3 سال میباشد.
روش کـار: این مطالعه به روش مقطعی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی، نوع مداخلات صورت گرفته پس از نیازسنجی، شیوه انتخاب مداخله و تأثیر نیازسنجی بر رویکرد مدیریتی مسؤولین محلی با استفاده از راهنمای نیمه ساختاریافته تعیین شد. بر اساس اطلاعات کیفی، پرسشنامه کمی جهت ارزیابی کیفیت مداخلات صورت گرفته تهیه شد. حجم نمونه برابر 352 نفر بود که به طور تصادفی خوشهای از بین خانوارهای ساکن انتخاب گردید. پس از جمعآوری دادهها، تحلیل صورت گرفت.
یافتهها: به جز مسأله اعتیاد و بیکاری، در مورد مشکلات دیگر به دست آمده در نیازسنجی سال 85، حداقل یک اقدام صورت گرفته بود که مردم هم از آن مطلع بودند. بیشتر اقدامات صورت گرفته مربوط به اقدامات عمرانی بود و در بخشهای اجتماعی اقدامات کافی صورت نگرفته بود. 5/29% از اقدامات دارای کیفیت خوب، 47% متوسط و 5/23% ضعیف بود. نتایج نشان داد که 51% از پاسخگویان تغییرات صورت گرفته بر کیفیت زندگی را مؤثر ولی ناکافی دانستند؛ 1/21% به تأثیر خوب و 1/11% به تأثیر بسیار خوب اقدامات اشاره داشتند و 17% هم اذعان داشتند که اقدامات صورت گرفته هیچ گونه تأثیری نداشته است.
نتیجهگیری: نیازسنجی با فرآیند مشارکتی و برنامهریزی مبتنی بر نیاز میتواند اقدامی مؤثر در رفع نیازها و تغییر رویکرد مسؤولین در رفع نیازهای محلی در طولانیمدت باشد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |