مقدمه: تغذیه غلط از مهمترین علل ایجاد بیماریهای مزمن است که باعث افزایش هزینه درمان، افزایش ساعات مرخصی و در نهایت نیروی کار غیرمؤثر میگردد. تحقیق حاضر جهت درک عوامل مؤثر بر رفتار تغذیهای زنان کارگر به عنوان پایهای برای برنامهریزیهای آموزشی انجام گرفت.
روش کـار: این مطالعه کیفی بخشی از یک پژوهش تلفیقی متوالی کیفی- کمی در زمینه عوامل مؤثر بر رفتار تغذیهای زنان کارگر سنین باروری بر پایه "مدل تلفیقی تئوری رفتار برنامهریزی شده و خودکارآمدی" میباشد. در این تحقیق، نمونهگیری مبتنی بر هدف و با حداکثر تنوع از بین زنان کارگر شاغل در کارخانجات شهرک صنعتی عباسآباد پاکدشت صورت گرفت و 70 نفر از زنان کارگر 20 تا 45 ساله با حضور در جلسات بحث گروهی متمرکز، تجارب خود را پیرامون عوامل مؤثر بر رفتار تغذیهای زنان کارگر بیان نمودند. سپس تحلیل دادهها با روش تحلیل محتوا به شیوه قراردادی انجام گرفت.
یافتهها: یافتهها نشان داد که زنان کارگر نگرش نسبتاً خوبی در مورد تغذیه سالم دارند. اهمیت به نظرات همسر و فرزندان از مهمترین هنجارهای ذهنی مؤثر بر تغذیه آنان است. فرهنگ تغذیهای جامعه و نقش مادر در رفتارهای تغذیهای خانواده نیز مورد اشاره قرار گرفت. محدودیتهای زمانی و مکانی از مهمترین موانع انجام تغذیه سالم قلمداد گردید. همچنین زنان کارگر از خودکارآمدی کافی در برنامهریزی برای تغذیه سالم برخوردار نبودند.
نتیجهگیری: رفتارها و عادات زنان کارگر تحت تأثیر اطلاعات، فرهنگ غذایی و محدودیتهای زمانی و مکانی میباشد. از آنجا که زنان کارگر نقش مهمی در ایجاد عادات تغذیهای خانواده دارند؛ آموزش آنان میتواند باعث ارتقاء رفتار تغذیهای خانواده شود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |