مقدمه: افکار مزاحم و رخنه کننده از خصوصیات اصلی اختلال وسواسی- اجباری می باشد. یافته های اخیر نشان می دهد شیوه برخورد افراد بهنجار و نابهنجار با افکار مزاحم و رخنه کننده متفاوت است. هدف این تحقیق بررسی رابطه بین شدت وسواس و راهبردهای کنترل افکار مزاحم و رخنه کننده بود.
روش کار : به منظور سنجش شدت وسواس فکری- عملی از مقیاس وسواس فکری-عملی پادوآ و برای سنجش راهبردهای کنترل افکار مزاحم و رخنه کننده از پرسشنامه کنترل فکر استفاده شد. گروه نمونه ، شامل 110 نفر (57 پسر، 53 دختر) دانشجو بود که دو مقیاس فوق را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج : یافتهها نشان داد که راهبردهای کنترل افکار مزاحم و رخنه کنند ه ”ارزیابی مجدد“، ”نگرانی“ و ”تنبیه“ پرسشنامه کنترل فکر، توانستند به طور مثبتی شدت وسواس را پیش بینی کنند. همچنین، نشان داده شد که راهبرد توجه برگردانی می تواند کاهش احساس از دست دادن کنترل روی فعالیت های ذهنی- یکی از خرده مقیاس های پادوآ- را پیش بینی کند.
بحث: بنابراین نتایج توصیه می شود که بیماران وسواسی تشویق شوند تا راهبردهای تنبیه، نگرانی و ارزیابی مجدد را کنار بگذارند و از راهبردهای دیگری مانند توجه برگردانی به نحو مؤثرتری استفاده کنند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |