مقدمه: />بیماری کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) شامل طیفی از ضایعات کبدی می باشد که در یک سمت آن تجمع چربی بدون آماس و در سمت دیگر هپاتیت کبد چرب غیرالکلی (NASH) قرار دارد که باعث تخریب پیشرفته پارانشیم و منجر به فیبروز و سیروز کبدی شده و بدین جهت برخلاف نظر قبلی مبنی بر بی خطر بودن تجمع چربی در کبد، شماری از این بیماران را به طرف نارسایی کبد می برد. برای تعیین پیش آگهی و بررسی تاثیر اقدامات مختلف درمانی در سیر بیماری، وجود یک سیستم درجه بندی برای تعیین شدت آماس و تخریب پارانشیم و میزان فیبروز ضروری به نظر می رسد. روش درجه بندی که در سال 1999 توسط Brunt و همکارانش از دانشگاه سنت لوئیس برای تعیین شدت ضایعات NASH پیشنهاد شده در عمل دارای برخی اشکالات کاربردی است. هدف اصلی از این مطالعه تعیین اعتبار روش درجه بندی تجدید نظر شده از طریق تعیین ارتباط نتایج آن با میزان آمینوترانسفرازهای سرم بیماران مبتلا به NASH می باشد.
روش کار: اسلایدهای میکروسکوپی 60 بیمار مبتلا به NASH توسط دو پاتولوژیست باتجربه به طور مجزا و مستقل از هم بررسی شدند به معیارهای هیستولوژیک چهارگانه شامل میزان استئاتوز، میزان آماس در پارانشیم کبد، میزان آماس در فضای پورت و تغییرات هیدروپیک سلول های کبدی براساس شدت و ضعف درجاتی از صفر تا 3 اعطا شد و با استفاده از تست Spearman’s rho ارتباط درجه شدت معیارهای هیستولوژیک با میزان آنزیم های آمینوترانسفراز از نظر آماری مورد بررسی قرار گرفت. برای محاسبه میزان توافق تشخیصی بین دو پاتولوژیست برای استفاده از روش درجه بندی فوق از روش Cohen kappa coefficient استفاده شد.
/>نتایج: />ارتباط آماری خوبی بین شاخص های هیستولوژیک مورد نظر (به جز التهاب فضای پورت) و سطح سرمی آنزیم های آمینوترانسفراز وجود دارد (P<0.01). میزان توافق تشخیصی بین دو پاتولوژیست در نحوه گزارش ضایعات مختلف و مرتبط با NASH در همه شاخص های مورد بررسی در حد بسیار خوب بوده است (P<0.01).
نتیجهگیری: سیستم پیشنهادی اصلاح شده فوق برای تعیین شدت ضایعات مربوط به NASH سهولت استفاده، تکرارپذیری و اعتبار مناسب داشته و می تواند به عنوان یک سیستم درجه بندی برای تعیین شدت ضایعات کبد چرب غیرالکلی و هپاتیت ناشی از آن مورد استفاده قرار گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |