دریافت: 16/12/93 پذیرش: 7/3/94
مقدمه: در کشورهای در حال توسعه، پرداخت از جیب خدمات سلامت سهم بسزایی دارد. یکی از راههای ارایه شده برای مقابله با این مشکل، بیمههای درمانی هستند. با توجه به پیشرفتهای روز افزون درمانی، امکان ارایه تمامی خدمات در قالب یک بیمه درمان پایه امکانپذیر نمیباشد و بسیاری به استفاده از بیمههای درمان مکمل روی میآورند. این مطالعه سعی میکند با ایجاد یک بازار فرضی، تمایل به پرداخت و تقاضای بیمه درمان مکمل را به دست آورد.
روش کـار: این مطالعه با استفاده از روش نمونهگیری چند مرحلهای (Multi-Stage Sampling)، 1023 سرپرست خانوار شهر کرمان را مورد بررسی قرار داد. برای سنجش تمایل به پرداخت افراد از روش پیشنهاد قیمت تکراری استفاده شد و از رگرسیون چندمتغیره خطی به روش حداقل مربعات معمولی (OLS)، برای تخمین تقاضای بیمه درمان مکمل و عوامل مؤثر بر آن استفاده گردید. با استفاده از نرمافزار STATA، از آزمون VIF جهت بررسی هم خطی و از آزمون برویش-پاگان جهت بررسی ناهمسانی واریانس دادهها استفاده شد.
یافتهها: متوسط تمایل به پرداخت برای بیمه درمان مکمل به ازای هر نفر در هر ماه مبلغ 76155 ± 4/220156 ریال به دست آمد. ریسکگریزی، درآمد خانوار، وضعیت پوشش بیمه پایهای، وضعیت اشتغال و وضعیت تأهل از عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت افراد بود. همچنین کشش قیمتی تقاضای بیمه درمان مکمل 54/1- به دست آمد. ریسکگریزی افراد، بیشترین تأثیر را در تقاضای بیمه درمان مکمل داشت و خطر ابتلا به بیماری (ریسک افراد) تأثیر معناداری بر تقاضای بیمه درمان مکمل نداشت.
نتیجهگیری: از دیدگاه سیاستگذاری، میتوان میزان تمایل به پرداخت را به عنوان معیاری جهت تعیین حق بیمه مبتنی بر جامعه به کار برد. همچنین میتوان گفت صندوقهای بیمهای اختیاری با شناسایی تمایل به پرداخت افراد ریسکگریز علاوه بر تجمیع یا انباشت خطر، میتوانند مواجهه با خسارتهای مالی بزرگ را کاهش دهند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |