جستجو در مقالات منتشر شده


۲۹ نتیجه برای مراقبت

دکتر ملیحه‌ کدیور، دکتر بتول‌ شریعتی، دکتر‌ شیرین‌ طریقت‌ تهرانی، دکتر بهزاد گهرفر،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۵ )
چکیده

مقدمه: خطرات‌ تزریق‌ خون‌ در طی‌ سالیان‌ اخیر به‌طور گسترده‌ مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌. اما درخصوص‌ میزان‌ هموگلوبین‌ که‌ در شرایط حاد و بحرانی‌ باید تزریق‌ خون‌ صورت‌ گیرد، هنوز ابهام ‌وجود دارد. روش‌کار: در این‌ مطالعه‌ تزریق‌ خون‌ و عوامل مؤثر بر آن بر بیمارانی که از سن یک ماهگی تا ۱۴ سالگی‌ در بخش‌ مراقبت ‌ویژه‌ کودکان‌ مرکز طبی‌ کودکان‌ بستری‌ بودند در طی یک سال از دی‌ماه سال ۱۳۷۷ الی بهمن‌ماه ۱۳۷۸ مورد بررسی‌ قرار گرفتند. کودکانی‌ که‌ به علت‌ بیماری‌های‌ مزمن‌ و بدخیمی نیاز به‌ تزریق‌ مکرر خون‌ داشتند از این‌مطالعه‌ حذف‌ شدند.

یافته‌ها: در این‌ بررسی از ۲۶۲ بیمار برای‌ ۱۱۶ مورد (۳/۴۴%) تزریق‌ خون‌ صورت‌ گرفته‌ بود. بیشترین‌ گروه‌ سنی‌ بیماران‌ و افرادی‌ که‌ برای‌ آنها خون‌ تزریق‌ شده‌ بود را شیرخواران‌ زیر یک‌ سال‌ تشکیل‌ می‌دادند (۱/۵۶% ). عوامل مؤثر در تزریق‌ خون شامل میزان حجم‌ خونگیری،‌ طول‌ مدت‌ بستری، اکسیژناسیون،‌ نیاز به‌ تهویه‌ مکانیکی‌ و میزان مرگ‌ومیر در این دو گروه‌ مورد بررسی قرار گرفتند‌. میزان‌ هموگلوبین‌ و هماتوکریت‌ گروه‌ با تزریق‌ خون‌ و نیز درصد اشباع‌ اکسیژن‌ و نیاز به‌ تهویه‌ مکانیکی‌ با گروه‌ بدون‌ تزریق‌ خون‌ اختلاف‌ معنا‌داری‌ از نظر آماری‌ نداشت‌. اما میانگین‌ حجم‌ خونگیری‌ و طول‌ مدت‌ بستری‌ از نظر آماری‌ بین‌ دو گروه ‌اختلاف‌ معنا‌داری را نشان داد‌ (۰۰۰۱/۰p<). همچنین‌ تزریق‌ خون‌ در تغییر سرنوشت‌ نهایی ‌بیماران‌ یعنی‌ میزان‌ مرگ‌ومیر اختلاف معنا‌داری را مشخص ننمود (۹ نفر در گروه‌ تزریق‌ خون‌ در برابر ۵ نفر در گروه‌ کنترل).

نتیجه‌گیری: گرچه‌ کم‌خونی‌ در بیماران‌ بستری‌ در بخش‌های‌ مراقبت‌ ویژه‌ شایع‌ است‌ اما به‌ نظر نمی‌رسد تزریق‌خون‌ تأثیر قابل‌ ملاحظه‌ای‌ در کاهش‌ نیاز به‌ تهویه‌ مکانیکی‌، افزایش‌ هموگلوبین‌ و هماتوکریت‌ در زمان ‌ترخیص‌، بهبود اکسیژناسیون‌ و یا میزان‌ مرگ‌ومیر داشته‌ باشد‌.


دکتر مریم احمدی، معصومه خوشگام، علی محمدپور،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده

مقدمه: استانداردهای بیمارستانی به دلیل نقش با ارزشی که در نشان دادن عملکرد مورد انتظار و کمک در ارزشیابی فعالیت‌های بیمارستان دارند، یکی از با ارزش‌ترین عناصر مفهومی سازمان به شمار می‌روند. در مجموع نتایج تحق‍یقات انجام شده حاک‍ی از آن است که استانداردهای ب‍یمارستان‍ی وزارت بهداشت به دل‍یل ناکارآمدی در نمایش ضعف‌ها و کاست‍ی‌های مراکز درمان‍ی، ن‍یازمند مطالعه و بررس‍ی می‌باشند. بدین‌منظور در این پژوهش استانداردهای ب‍یمارستان‍ی وزارت بهداشت با استانداردهای ب‍یمارستان‍ی کم‍یس‍یون مشترک، مقایسه شده است.

روش کـار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تطبیقی می‌باشد که در نیمه اول سال ۱۳۸۵ انجام شده است. جامعه پژوهش عبارت بودند از: استانداردهای بیمارستانی کمیسیون مشترک (۲۱۶ گزاره) و استانداردهای بیمارستانی مورد عمل وزارت بهداشت (۷۲۴ سؤال، شامل کتابچه الف و ب هرکدام به ترتیب با ۲۲۷ و ۴۹۷ سؤال). در نهایت ۳۳۵ سوال مربوط به استانداردهای بیمارستانی وزارت بهداشت با ۲۱۶ گزاره استانداردهای بیمارستانی کمیسیون مشترک، مقایسه شده است. روش گردآوری داده‌ها استفاده از اطلاعات موجود از طریق اینترنت، پست الکترونیک (استانداردهای بیمارستانی کمیسیون مشترک) و مراجعه به مراجع مربوط(استانداردهای بیمارستانی وزارت بهداشت) بود. گردآوری داده‌ها با استفاده از ۶ چک لیست بر مبنای استانداردهای بیمارستانی کمیسیون انجام شده و تحلیل آنها با استفاده از جداول تطبیقی و روش‌های آمار توصیفی انجام شده است.

یافته‌ها: تطبیق نهایی استانداردهای بیمارستانی مورد عمل وزارت بهداشت با استانداردهای بیمارستانی کمیسیون مشترک (تعداد ۳۳۵ سؤال در مقابل ۲۱۶ گزاره) نشان داد استانداردهای بیمارستانی وزارت بهداشت از مجموع ۲۱۶ گزاره استانداردهای بیمارستانی کمیسیون مشترک، ۷۹ مورد (۶/۳۶%) را به صورت کامل و ۳۹ مورد (۰/۱۸%) را به صورت نسبی پوشش داده‌اند و ۹۸ مورد باقیمانده (۴/۴۵%) را اصلاً پوشش نداده‌اند؛ به عبارتی میزان تطابق استانداردهای بیمارستانی وزارت بهداشت با استانداردهای بیمارستانی کمیسیون مشترک به قرار زیر بوده است: ۶/۳۶% تطابق کامل، ۰/۱۸% تطابق نسبی و ۴/۴۵%
عدم تطابق.

نتیجه‌گیری: تطابق نهایی استانداردهای بیمارستانی وزارت بهداشت با استانداردهای بیمارستانی کمیسیون مشترک نشان داد که استانداردهای بیمارستانی وزارت بهداشت علی‌رغم این که از جهت کمیت نسبت به استانداردهای مورد مطالعه کمیسیون مشترک بیشتر بوده‌اند؛ اما نتوانسته‌اند حدود ۵۰% آنها را پوشش دهند(۴/۴۵%). به عبارتی از مجموع ۲۱۶ گزاره استانداردهای بیمارستانی کمیسیون مشترک، ۹۸ گزاره آن اصلاً مصداقی در استانداردهای بیمارستانی وزارت بهداشت نداشته است. این امر نشان می‌دهد که وزارت بهداشت در تدوین استانداردهای بیمارستانی به بسیاری از موارد مهم مربوط به فرآیند مراقبت بیمار توجه نکرده است از جمله: تداوم مراقبت‌ها، حقوق بیمار و خانواده، رضایت آگاهانه، ارزیابی بیمار و آموزش بیمار و خانواده.

 


آرش رشیدیان، رضا یوسفی‌نورایی، آرش عازمی‌خواه، محمد حیدرزاده، نسرین چنگیزی، فاطمه مهتا بصیر، محمداسماعیل مطلق،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه: در طول دهه گذشته میزان مرگ و یر نوزادان در کشور به حد کافی کاهش نیافته است. یک راه حل سطح‌بندی خدمات به گونه‌ای است که بهترین خدمات باکیفیت در دسترس نیازمندان قرار گیرد و در عین حال به محدودیت‌های اقتصادی و اجرایی توجه شود. هدف مطالعه تدوین ساختاری برای توزیع بهینه و به‌صرفه سطوح مختلف خدمات پری ناتال است.

روش کـار : با روش تحلیل مناطق کوچک، کشور به مناطق خدمات پری ناتال ( PCR ) تقسیم شد. برای تخصیص سطوح خدمات و توزیع تخت‌ها از چرخه‌های تکرار استفاده شد به گونه‌ای که فاصله محل زندگی از محل ارایه خدمت به حداقل برسد، وجود خدمات در هر منطقه با شاخص‌های نیاز متناسب شود و حداقل تغییر در حوزه های مدیریتی و زیرساخت‌های موجود انجام گیرد.

یافته‌ها: کشور به ۳۳ PCR تقسیم گردید. تعداد کل تخت‌های سطح ۳ خدمات نوزادان ( NICU ) ۱۲۵۶ تخت و تعداد تخت‌های سطح دو ۳۷۶۸ محاسبه گردید و به شهرستان‌ها تخصیص داده شد. برای هر PCR یک شهرستان سطح ۳ به عنوان مرکز شناسایی شد. ۶۱ شهرستان به عنوان سطح ۳ و ۱۰۴ شهرستان به عنوان سطح ۲ شناسایی شدند. شهرستان‌های سطح ۱ و b ۱ به نزدیک‌ترین شهرستان سطح بالاتر تخصیص داده‌شدند. مدل پیشنهادی متوسط فاصله شهرستان‌ها از مرکز را از ۱۲۵ به ۱۰۹ کیلومتر تقلیل داد. متوسط فاصله شهرستان‌ها از مرکز سطح سه ۷۹ کیلومتر و متوسط فاصله وزن داده شده بر اساس جمعیت به ۴۲ کیلومتر کاهش یافت.

نتیجه‌گیری: مدل حاضر فاصله بین سطوح ارایه خدمات را کاهش داد و بین امکانات و جمعیت مناطق هم‌خوانی برقرار کرد. اجرای سطح‌بندی نیازمند تأمین منابع است و ممکن است با مقاومت‌هایی روبرو شود که باید با تصویب قوانین، نظارت و پایش، آموزش و فرهنگ‌سازی، و مشوق‌های مناسب آنها را کاهش داد. یک مدل کشوری ماندگار سطح‌بندی باید در سطح ملی تدوین گردد و در مناطق محیطی با توجه به مسایل ویژه هر منطقه نهایی‌سازی و تصحیح شود.

 


مریم محسنی، پروین بهادران، دکتر حیدرعلی عابدی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده

مقدمه: تولد نوزاد یک تغییر ژرف و پایدار در زندگی زنان است و آنان را با تغییرات فیزیولوژیک و سایکولوژیک مختلفی روبرو می سا زد. از آنجا که این دوران بحرانی پیامدهای ماندگاری برای مادر و خانواده دارد، انجام مراقبت ها ی اصولی و مقرون به صرفه یک چالش مهم مراقبت ها ی این برهه زمانی است. با توجه به اینکه شناخت ماهیت و ساختار مراقبت ها ی پس از زایمان و فهم نقایص، کمبودها و نیازهای مادران می تو اند در جهت مداخله برای دستیابی به مراقبت ها ی بهتر و موثرتر مثمرثمر باشد، این تحقیق با هدف فهم عمیق تجارب مادران از مراقبت ها ی این دوران برنامه‌ریزی شده است.

روش کـار: این پژوهش کیفی و به روش فنومنولوژی است. داده ها ازطریق انجام مصاحبه عمیق با ۱۵ زن که در دوران پورپوئوم به سر برده و در بخش بعد از زایمان بیمارستان ها و یا مراکز بهداشتی درمانی شهر اصفهان حضور داشته ا ند به دست آمده است. نمونه‌گیری به روش مبتنی بر هدف بوده وبرای تجزیه و تحلیل اطلاعات هم از روش کلایزی استفاده شده است.

یافته‌ها: از مجموع یافته ها ی پژوهش چهار مفهوم زیر استخراج شده است: تعامل  و ارتباط موثر، مراقبت حرفه ا ی، آموزش، شرایط و امکانات موجود.

نتیجه‌گیری: یافته ها ی پژوهش نشان می د هد نحوه عملکرد مراقبین بهداشتی ومیزان برخورداری مادر ازحمایت ها ی محیطی، در نحوه سازگاری او با این مقطع زمانی بسیار حائز اهمیت است. بنابراین با در نظرگرفتن عوامل موثر مختلف در این دوران و تغییر سیاست ها ومراقبت ها از انجام مراقبت روتین و یک‌سویه به مراقبت مطلوب نظر مادر و مطابق خواست او، می تو ان در بهبود تجاربش از این دوران حساس موثر واقع شد.

 


دکتر سیامک عقلمند، دکتر فیض‌اله اکبری، دکتر ابوالفتح لامعی، دکتر کاظم محمد، دکتر محمد عرب،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده

مقدمه: آمارهای حول زایمانی حاکی از آن است که مراقبت‌های زایمانی درکشور نیازمند ارتقا است. بر این اساس، فرایند زایمان در بیمارستان شهید دکتر فیاض‌بخش تهران بااستفاده از روش استقرار وظایف کیفی (QFD) طراحی مجدد شد.

روش کـار: گام‌های اصلی این مطالعه عبارت بودند از: تعیین مهم‌ترین نیازها و انتظارات مشتری توسط مصاحبه (۱۸= n ) و بررسی مشتری (۸۹ = n )، مرتبط ساختن نیازها و انتظارات مشتری با سنجش‌های عملکردی و وظایف کلیدی با استفاده از تحلیل ماتریس خانه کیفیت، مشخص کردن حالت‌های بروز نقص احتمالی در عملکرد آتیِ فرایند طراحی شده و طراحی و استقرار فرایند جدید زایمان براساس وظایف و حالت‌های بروز نقص احتمالی. برای بررسی تاثیر مداخله، شاخص‌های رضایت مادران زایمان‌کرده و میزان زایمان سزارین در مرحله قبل و بعداز ارتقا مورد مقایسه قرارگرفتند.

یافته‌ها: با مشخص شدن ۲۰ نیاز و انتظار مشتری و ۶ سنجش عملکردی کلیدی، ۶ وظیفه اصلی برای نیل به اهداف سنجش‌های عملکردی کلیدی تعریف شد. در ادامه، با تعیین ۳ حالت بروز نقص، فرایند جدید زایمان طراحی مجدد گردید. استقرار و اجرای فرایند جدید موجب ارتقای سنجش‌های عملکردی کلیدی شد که با افزایش معنی‌دار رضایت مادران زایمان‌کرده از خدمات فرایند جدید در ۱۶ مورد از ۲۰ مورد همراه بود (۰۰۰۱/۰ > P ). ضمناً میزان زایمان سزارین در مرحله بعداز ارتقا نسبت به مرحله قبل از ارتقا کاهش نشان داد (۳۰% در مقابل ۴۲%).

نتیجه‌گیری: اجرای فرایند جدید که براساس نیازها و انتظارات بیماران طراحی شده بود با افزایش معنی‌دار رضایت مادران و کاهش میزان زایمان سزارین در بیمارستان مورد مطالعه، همراه بود. از محدودیت‌های استفاده از روش استقرار وظایف کیفی (QFD) ظاهر پیچیده و زمان‌بر بودن آن است. ساده‌کردن این روش در افزایش استفاده از آن در طراحی فرایند ها/ سیستم‌های مراقبت‌های بهداشتی درمانی بیمار محور سودمند خواهد بود.

 


دکتر معصومه سیمبر، فاطمه ناهیدی، دکتر فهیمه رمضانی‌تهرانی، دکتر علی رمضانخوانی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده

مقدمه: سازمان بهداشت جهانی بر ترویج مشارکت مردان در مراقبت‌های پری‌ناتال برای کاهش مرگ و میر مادران و ارتقای سلامت مادران، از طریق آموزش تأکید می‌کند. لذا این مطالعه با هدف تعیین نیازهای آموزشی برای مشارکت پدران در مراقبت‌های دوران پری‌ناتال انجام گرفت.

روش کـار: این مطالعه کیفی به روش بحث گروهی متمرکز در ۸ گروه از زنان و مردان در بخش‌های پری‌ناتال مراکز بیمارستانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام گرفت. ابزار مطالعه راهنمای سؤالات بود که شامل ۷ سوال بود. مصاحبه‌ها با حضور یک راهگشا و یک یادداشت بردار انجام شد. سپس اطاعات کدبندی و دسته‌بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: اکثریت زنان و مردان، مشارکت پدران را به معنی حمایت روحی از مادر و کمک در انجام مسؤولیت‌های منزل می‌دانستند. اکثریت مشارکت پدر را به علت تغییر در سبک زندگی و هسته‌ای شدن خانواده ضروری می‌دانستند. اکثریت آنان مشغله کاری مردان و موانع فرهنگی را موانع اصلی مشارکت می‌دانستند. اکثریت آموزش درمورد حمایت روحی، علایم خطر و تغییرات جسمی دوران بارداری را لازم می‌دانستند و به ترویج مشارکت در جامعه از طریق رسانه‌ها تأکید کردند.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، طراحی برنامه آموزش و مشاوره پدران با محتوا، مدرس، زمان، مکان و مدت متناسب با نیاز زوجین لازم است. این آموزش در کلاس‌های پیش از ازدواج و پس از آن در مراقبت‌های پری‌ناتال باید مد نظر قرار گیرد.

 


مصطفی فرح‌بخش، جعفر صادق تبریزی، علیرضا نیک‌نیاز،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

مقدمه: مدیریت کیفیت با ارایه ابزارهای کاربردی در جهت رضایت مشتری گام برمی‌دارد. یکی از روش های ارتقاء فرآیند، FOCUS-PDCA است که توسط انجمن بیمارستان‌های آمریکا در سال ۱۹۸۹ تدوین شد. این مقاله به صورت گزارش موردی، روش اجرای ارتقاء مستمر کیفیت و ارزشیابی آن را در نظام مراقبت‌های اولیه بهداشتی در استان آذربایجان شرقی تشریح می‌نماید.

روش کار: ارتقاء مستمر کیفیت با تشکیل کمیته‌های هماهنگی و برنامه‌ریزی، ایجاد شبکه یادگیری، آموزش آبشاری کارکنان و ارتقاء فرآیندهای کلیدی انجام شد,۲۶۰ فرآیند ارتقاء‌ یافته در سال‌های ۱۳۸۰ –۱۳۷۹ در سطح خانه بهداشت، مرکز بهداشتی درمانی و مرکز بهداشت شهرستان با چک‌لیست اختصاصی مورد بررسی قرار گرفت و نوع فرآیندها، تیم ارتقاء، درستی ابزارهای مورد استفاده، مشارکت مردم و جامعه، مقدار ارتقاء، شاخص ارزشیابی و استراتژی ارتقاء بررسی شد.

یافته‌ها: ارزشیابی استقرار مدیریت کیفیت بعد از پنج سال، انطباق و هم‌سویی فرهنگ سازمانی با کیفیت را نشان داد. بیشترین تغییر در روحیه مشارکت‌پذیری کارکنان، ارتباط مؤثر مدیران و کارکنان، فرهنگ کار تیمی، انتقادپذیری، توجه به صدای مشتری و استانداردسازی فرآیندها صورت گرفته بود. ارتقاء مستمر کیفیت ادبیات رایج مدیران و کارکنان را تغییر داد و واژه‌های کیفیت، مشتری‌محوری و مدیریت مبتنی بر فرآیندها را تا سطح ارایه خدمت نفوذ داد. میانگین اعضای تیم ۸/۵ نفر بود. از نمودار کنترل (ابزار آماری برای کنترل عملکرد فرآیند) در ۴۳% موارد استفاده شد.

نتیجه‌گیری: برای ایجاد فرهنگ ارتقاء کیفیت مستمر، آموزش و توانمندسازی ارایه‌دهندگان خدمات سلامت امری ضروری است. FOCUS-PDCA روشی آسان برای ارتقاء عملکرد فرآیندها است و به سهولت می‌توان آن را به مدیران و کارکنان آموزش داد.

 


احمد براتی، علی جنتی، سوگند تورانی، نادر خالصی، معصومه قلی‌زاده،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده

  مقدمه: این مطالعه با هدف ارزیابی دیدگاه متخصصین، مدیران و سیاست‌گذاران نظام سلامت ایران در خصوص توسعه خدمات مراقبت سلامت در منزل انجام گرفت.

  روش کـار: در این مطالعه که به روش کیفی و با استفاده از روش تحلیل درون‌مایه انجام شد، با استفاده از پرسشنامه نیمه‌ساختار یافته با ۳ نفر از صاحب‌نظران نظام سلامت مصاحبه گردید و ۱۶ نفر در جلسات بحث گروهی متمرکز شرکت کردند. بعد از پایان هر بحث گروهی و مصاحبه، برداشت‌ها با مشارکت‌کنندگان چک گردید. متن مصاحبه‌های اولیه همزمان توسط دو نفر از اعضای هیأت علمی تحلیل شد و سپس تلفیق گشت.

  یافته‌ها: پنج درون‌مایه اصلی در خصوص مزایای مراقبت در منزل به دست آمد: مزایای اقتصادی، مزایای اجتماعی، مزایا برای بیمار، خانواده، و سیستم سلامت. نتایج نشان داد که مراقبت سلامت در منزل باعث تقویت همبستگی در خانواده‌ها، جامعه و نظام سلامت، و باعث ارتقای کیفیت زندگی بیماران، سلامتی جامعه و کاهش هزینه‌های سلامت می‌گردد. مراقبت در منزل، رضایت بیمار و خانواده وی را افزایش داده و منجر به افزایش کیفیت خدمات ارایه شده (به علت ارایه شدن در محیط صمیمی خانوادگی) و همچنین کاهش خطاهای پزشکی و عوارش ناشی از فرآیندهای بیمارستانی می‌گردد.

  نتیجه‌گیری: طبق نظر شرکت‌کنندگان، مراقبت در منزل به دلیل داشتن مزایای فوق می‌تواند با بهره‌گیری از ظرفیت خانواده‌ها، جامعه و سازمان‌های غیردولتی، نقش عمده‌ای در ارایه خدمات سلامتی ایفا نموده و به توسعه مشارکت جامعه کمک کند. بدیهی است برای شناسایی دقیق مزایای مراقبت در منزل انجام مطالعات عمیق‌تر و مبتنی بر شواهد از جمله ارزیابی هزینه اثربخشی و ضرورت دارد.

 


حمیدرضا کوهستانی، نیره باغچقی ،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

    مقدمه: اکثر نجات‌یافت گان مبتلا به سکته مغزی در جامعه و تحت حمایت خانواده‌شان زندگی می‌کنند. با این حال تاکنون به مقوله سلامت روانی و جسمی مراقبت‌کنندگان این بیماران در کشور ایران توجهی نشده است. هدف از این پژوهش، تعیین شیوع فرسودگی در مراقبت‌کنندگان از افراد مبتلا به سکته مغزی در فاصله زمانی یک و سه ماه بعد از ترخیص در شهر اراک می‌باشد.

  روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی تحلیلی می‌باشد,۱۴۰مراقبت‌کننده از بیمار مبتلا به سکته مغزی بستری در بیمارستان ولی‌عصر اراک مورد بررسی قرار گرفتند. با مراقبت‌کنندگان در سه مرحله، زمان ترخیص، یک و سه ماه بعد از ترخیص مصاحبه شد. فرسودگی با پرسشنامه فرسودگی مراقبت‌کننده زاریت سنجیده شد.

  یافته‌ها: اکثر مراقبت‌کنندگان، همسر بیمار بودند (۷۱/۷۰%، ۹۵ n= ) و میانگین سنی آنان ۲/۱۱ ±۱/۵۷ سال بود. به طور کلی سه ماه بعد از سکته مغزی، ۷۱/۳۰%، ۵۷/۴۸% و ۷۱/۲۰% از مراقبت‌کنندگان به ترتیب مبتلا به فرسودگی خفیف، متوسط و شدید بودند. میانگین امتیاز فرسودگی در زمان ترخیص، ۸۸/۹ ±۵۵/۲۵؛ یک ماه بعد از ترخیص، ۸۸/۹ ±۴۶/۴۶ ؛ و سه ماه بعد از ترخیص، ۸۱/۱۲ ±۵۵/۵۷ بود که به طور معناداری افزایش یافت (۰۵/۰> p ). فرسودگی مراقبت‌کنندگان با میزان وابستگی و سن بیماران و همچنین جنسیت و نسبت فامیلی مراقبت‌کنندگان و میزان ساعت مراقبت روزانه ارتباط داشت (۰۵/۰> p ).

  نتیجه‌گیری: مراقبت از بیماران مبتلا به سکته مغزی باعث ایجاد حس فرسودگی در مراقبت‌کنندگان می‌شود. سن کمتر و وابستگی بیشتر بیماران و مؤنث بودن مراقبت‌کنندگان و دارای نقش همسری و مدت زمان مراقبت روزانه مراقبت‌کنندگان با میزان فرسودگی تجربه شده ارتباط داشت. این یافته‌ها بر ضرورت انجام مداخلات و حمایت‌های اجتماعی برای کاهش این فشارها دلالت دارد.

 


جعفرصادق تبریزی، رحیمه علیپور، مصطفی فرحبخش، کمال قلی‌پور، مجتبی محمدزاده،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

    مقدمه: کارآمدی سیستم بهداشت و درمان کشور نیازمند تعامل و مشارکت فعال بین گیرندگان و ارایه‌کنندگان خدمات سلامت است. مراکز بهداشتی درمانی باید محلی برای درک و احترام به حقوق و مسؤولیت‌های گیرندگان خدمات، خانواده‌های آن‌ها و ارایه‌کنندگان خدمات باشند تا در سایه تعهد دوجانبه، سلامت جامعه در بالاترین سطح ممکن تأمین گردد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رعایت حقوق گیرندگان مراقبت‌های دوران بارداری انجام گردید.

  روش کار: یک مطالعه توصیفی مقطعی با مشارکت ۱۸۵ نفر از مادران بارداری که در ماه نهم بارداری قرار داشتند، در ۴۰ مرکز بهداشتی درمانی و پایگاه بهداشتی کلان‌شهر تبریز در سال ۹۰-۱۳۸۹ انجام گرفت. نمونه‌ها به روش تصادفی و به تعداد ۳ الی ۸ نفر از هر مرکز و پایگاه انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن تأیید شده بود استفاده گردید. عملکرد مراکز و پایگاه‌ها در رعایت حقوق بیمار در ۱۲ بعد از چهار محور حقوق بیمار از دیدگاه مادران باردار با امتیازدهی صفر (عملکرد بسیار ضعیف) تا ده (عملکرد مطلوب) بررسی شد و داده‌های جمع‌آوری شده در نرم‌افزار SPSS تحلیل گردید.

  یافته‌ها: از دیدگاه مادران باردار، همه محورها از عملکرد بالا و یا نسبی برخوردار بوده و ابعاد اعتماد و رازداری؛ رعایت حریم خصوصی؛ دسترسی؛ و استمرار دریافت خدمت، مطلوب بوده و بیشترین امتیاز (۹≤) را به خود اختصاص دادند. برای ابعاد مربوط به ارتباط و تعامل مناسب؛ دریافت خدمت در سریع‌ترین زمان ممکن؛ تأمین امکانات رفاهی پایه و داشتن اختیار برای تصمیم‌گیری آزادانه از دیدگاه مادران باردار عملکرد متوسط گزارش شده (۹۹/۸ -۷) و ابعاد انتخاب ارایه‌کننده خدمت؛ خدمت به دور از هرگونه آسیب و درد و رنج (ایمنی)؛ ارایه خدمت توأم با احترام و شایسته شأن و منزلت؛ و ارایه اطلاعات و آموزش‌های ضروری به ترتیب پایین‌ترین امتیاز عملکرد را دریافت نمودند (۷>). در مجموع محور احترام به حریم خصوصی و رازداری بالاترین امتیاز (۹۵%) و محور حق انتخاب و تصمیم‌گیری آزادانه کمترین امتیاز (۷۰%) را کسب نمودند. ضمناًً در این مراکز سیستم بررسی و پاسخگویی به شکایات وجود نداشت.

  نتیجه‌گیری: با توجه به اهمیت رعایت ابعاد مختلف حقوق گیرندگان خدمت در طول دوران بارداری و عدم توجه کافی به این مسأله، لازم است توجه افزون‌تری به ابعاد با عملکرد ضعیف معطوف شده و سیستم دریافت، بررسی و پاسخگویی به شکایات مراجعه‌کنندگان ایجاد گردد.

 


میلاد شفیعی، آرش رشیدیان، فاطمه‌سادات نیری، ذبیح‌الله چارراهی، علی اکبری‌ساری، پژمان حموزاده،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

  مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین نواحی جغرافیایی تحت پوشش و مسیرهای ارجاع برای بیمارستان‌های دارای واحد مراقبت‌ ویژه نوزادان در راستای پیاده‌سازی نظام سطح‌بندی خدمات در شهر تهران انجام گرفت.

  روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی در سال ۱۳۸۹ انجام شد. ابتدا با استفاده از اطلاعات موجود و مصاحبه با متولیان سلامت مادر و نوزاد ، وضعیت کنونی بیمارستان‌های دارای بخش مراقبت‌ ویژه نوزادان بررسی شد. سپس با استفاده از نرم‌افزار GIS و بسته نرم‌افزاری WVD ، نواحی جغرافیایی تحت پوشش بهینه هر یک از بیمارستان‌های مورد بررسی تعریف و در قالب نقشه مراقبت پری‌ناتال در شهر تهران پیاده شد و مسیرهای ارجاع در مناطق ۲۲گانه تهران بر مبنای اولویت جغرافیایی شناسایی شدند.

  یافته‌ها: نتایج مطالعه حاکی از توزیع نامناسب بیمارستان‌ها و تخت‌های مراقبت ویژه و تمرکز بیشتر آن‌ها در نواحی مرکزی و شمالی شهر تهران می‌باشد. یازده منطقه شهر تهران فاقد NICU و سه منطقه شهر تهران هر یک بیش از ۹۰ تخت دارند. با استفاده از محل قرارگیری بیمارستان‌های مورد مطالعه نسبت به هم و تعداد تخت‌های NICU موجود در آن‌ها پنج بیمارستان به عنوان مراکز ریفرال نهایی برای مناطق ۲۲گانه شهر تهران تعیین شدند. هر یک از پنج بیمارستان ریفرال اصلی نیز با توجه به شعاع پوششی و فاصله و مسیرهای دسترسی، بیمارستان‌های دیگر را تحت پوشش خود قرار داده‌اند.

  نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر با تعیین نواحی جغرافیایی تحت پوشش بهینه و مسیرهای ارجاع برای هریک از بیمارستان‌های مورد مطالعه، ستاد هدایت و بیمارستان‌ها را در تعیین نظام‌مند بیمارستان هدف برای ارجاع یاری نموده و در بهبود ارایه خدمات مؤثر خواهد بود.


معصومه سیمبر، سونیا مینویی، زهره شیخان، حمید علوی‌مجد،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده

  مقدمه: زایمان به عنوان پدیده‌ای که منجر به تولد نوزاد می‌گردد، جزء جدایی‌ناپذیر زندگی بشر است. این پدیده در جهان روند صعودی داشته است. با پیشرفت علوم پزشکی، انسان همواره درصدد بهبود کیفیت فرآیند زایمان بوده است.کیفیت و نحوه ارایه مراقبت‌های مامایی از مؤثرترین عوامل بر نتایج زایمان است و بر سلامت فیزیکی و عاطفی مادر و نوزاد تأثیر قابل توجهی می‌گذارد. پژوهش توصیفی حاضر با هدف بررسی میزان اجرای راهنمای کشوری مراقبت‌های حین لیبر و زایمان در بیمارستان‌های آموزشی- درمانی منتخب شهر تهران انجام گرفت.

  روش کار: نمونه‌گیری به روش سهمیه‌ای انجام شد. روند نمونه‌گیری در چهار بیمارستان شهید اکبرآبادی، آرش،
میرزا کوچک‌خان و هدایت شهر تهران به مدت سه ماه از فروردین الی خرداد سال ۱۳۹۰ به طول انجامید. در این مدت عملکرد ارایه دهندگان مراقبت در حین ارایه خدمت بر روی ۲۰۰ مادر باردار که با هدف زایمان طبیعی در بخش لیبر و زایمان بستری شده بودند مشاهده شد. ابزار گرداوری داده‌ها شامل: یک فرم اطلاعات دموگرافیک مادر باردار، یک چک‌لیست مشاهده مراقبت و سه پرسشنامه بررسی عوامل مرتبط با اجرا بود. فرم اطلاعات دموگرافیک از طریق مصاحبه با مادر، چک‌لیست‌ها به طریق مشاهده و پرسشنامه توسط ارایه دهندگان مراقبت (اعم از دانشجو و پرسنل) تکمیل شدند. اعتبار ابزار با روش اعتبار محتوایی تأیید گردید. پایایی چک‌لیست و پرسشنامه به ترتیب از طریق مشاهده همزمان (۹۳/۰= r ) و آزمون مجدد (۹/۰= r ) بررسی شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و همبستگی و با کمک نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۷ تجزیه و تحلیل شدند.

  یافته‌ها: یافته‌های این پژوهش نشان داد که میانگین درصد اجرای مراقبت‌های لیبر و زایمان در حیطه شرح حال گرفتن
(۳/۸۸، مطلوب)، کنترل علایم حیاتی (۶/۶۴، متوسط)، انجام معاینه شکم (۵/۳۸، متوسط)، ارزیابی اولیه (۴/۸۳، مطلوب)، حیطه مراقبت‌های حین دردهای زایمان (۵/۲۲، نامطلوب)، حیطه روش‌های کاهش درد زایمان (۵/۶۳، متوسط)، حیطه بررسی پیشرفت زایمان (۵/۷۱، مطلوب)، حیطه انجام زایمان طبیعی (۵/۸۹، مطلوب) و حیطه اداره بلافاصله بعد از زایمان (۵/۸۹، مطلوب) بوده است. از نظر میزان آگاهی، ۵/۵۷% از ارایه دهندگان (اکثریت) دارای آگاهی متوسط بودند و صرفاً ۱۰% از آن‌ها نگرش منفی نسبت به مراقبت‌های راهنمای کشوری لیبر و زایمان داشتند. بین میانگین نمره آگاهی ارایه دهندگان و میزان اجرای مراقبت ارتباط آماری معنادار وجود داشت (۰۳/۰= p ). همچنین از میان عوامل مرتبط دموگرافیک، صرفاً میان نمره آگاهی و سابقه کار بالینی ارایه دهندگان خدمت ارتباط آماری معنادار وجود داشت (۰۴/۰= p ).

  نتیجه‌گیری: از آنجایی که میزان اجرای مراقبت‌های لیبر و زایمان در تعدادی از معیارها و حیطه‌ها نامطلوب است، ارتقای کیفیت مراقبت‌ها و نظارت بر اجرای دستورالعمل ها پس از تدوین پیشنهاد می‌شود.

 


ناصر پریزاد، معصوممه همتی‌مسلک‌پاک، حمیدرضا خلخالی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

  دریافت: ۲/۴/۹۱ پذیرش: ۱۷/۵/۹۲

  مقدمه: آموزش و پیگیری از راه دور، به علت از بین بردن محدودیت زمانی، مکانی و برقراری یک رابطه مراقبتی مؤثر با مددجو، یک روش مؤثر در کنترل دیابت می‌باشد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش و پیگیری از راه دور به وسیله تلفن و سرویس پیام کوتاه بر ارتقای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ انجام شد.

  روش کار: این مطالعه تجربی، بر روی بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ عضو انجمن دیابت ارومیه انجام شد. ۶۶ بیمار به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و سپس با روش تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه خلاصه‌ای از فعالیت‌های خودمراقبتی در دیابت SDSCA) ) جمع‌آوری گردید. بیماران گروه مداخله تحت آموزش و پیگیری از طریق تلفن و سرویس پیام کوتاه به مدت ۱۲ هفته قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری کای‌دو، تی زوج و تی مستقل انجام شد.

  یافته‌ها: یافته‌های مطالعه نشان‌دهنده ارتقای رفتارهای خودمراقبتی بیماران گروه مداخله پس از انجام آموزش و پیگیری تلفنی نسبت به قبل از مداخله بود. میانگین نمره خودمراقبتی کل بیماران گروه کنترل و مداخله بعد از آموزش و پیگیری از راه دور به ترتیب ۹۷/۱۶ ±۳۳/۵۳ و ۴۶/۷ ±۶۷/۱۰۳ بود (۰۰۱/۰ P< ). میانگین نمرات رفتارهای خودمراقبتی در ابعاد تبعیت از رژیم غذایی، فعالیت جسمانی، خودپایشی قند خون، تبعیت از رژیم دارویی، مراقبت از پاها و خودمراقبتی کل در دو گروه بعد از مداخله دارای تفاوت معنادار آماری بود (۰۰۱/۰ P< ).

  نتیجه‌گیری: آموزش و پیگیری از راه دور از طریق تلفن و سرویس پیام کوتاه، منجر به ارتقای وضعیت خودمراقبتی در ابعاد تبعیت از رژیم غذایی، ورزش، خودپایشی قند خون، مراقبت از پاها و تبعیت از رژیم دارویی در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ می‌گردد.

 


زینب علی‌مرادی، معصومه سمیبر،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

  دریافت: ۱۰/۳/۹۳ پذیرش: ۲۹/۶/۹۳

  مقدمه: بعد از کنفرانس بین‌المللی جمعیت و توسعه در سال ۱۹۹۴ تغییر پارادایم ازکنترل جمعیت به سلامت باروری و تنظیم خانواده، موجب تغییر الگوی نگرش در سیاست‌های جدید بهداشت باروری در دنیا شد و مفهوم جدیدی از بهداشت باروری مطرح شد که موضوعات آن فراتر از مباحث مرتبط با بهداشت و سلامت زنان بود. بهداشت باروری به عنوان ضرورتی برای توسعه شناخته شد و مشارکت مردان در حوزه وسیع بهداشت باروری، یکی ازموضوعات مهم در این پارادایم جدید شد.

  روش کـار: این مطالعه با هدف مرور و طبقه‌بندی یافته‌های مقالات ایرانی مرتبط با مشارکت مردان در حوزه بهداشت باروری و جنسی و تبیین چالش‌ها، به مرور مقالات چاپ شده نویسندگان ایرانی در مجلات داخلی یا خارجی در مورد مشارکت مردان و یا مسایل مرتبط به مردان در حوزه بهداشت باروری پرداخته است. جستجوی مقالات در راستای محورهای کنفرانس بین‌المللی قاهره در زمینه مشارکت مسؤولانه مردان در رفتارهای باروری و جنسی با استفاده از واژگان کلیدی "مشارکت مردان" و "تنظیم خانواده، بارداری و مراقبت‌های دوران بارداری، بارداری ناخواسته، بارداری پرخطر، زایمان و مراقبت پس از زایمان، سقط، مراقبت کودک، ایران" در پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed, Elsevier, SID, Medlib, Magiran, Iranmedex, Irandoc, Google Scholar انجام شد.

  یافته‌ها: بررسی یافته‌های موجود نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر به دلیل توجه به مسایل تنظیم خانواده، مشارکت مردان در برنامه تنظیم خانواده بیش از هر چیز دیگر مورد توجه قرار گرفته است و پس از آن مطالعات اندکی در زمینه مراقبت‌های دوران بارداری هم انجام شده است.

  نتیجه‌گیری: خلاء پژوهشی زیادی در این حیطه همچنان باقی است که می‌توان از جمله به تبیین نیازهای باروری و جنسی مردان از دیدگاه خودشان و طراحی و اجرای راهکارهای مداخله‌ای مناسب، مطالعه فرآیند اجتماعی شدن پسران برای تعریف و اجرای استراتژی‌های آموزشی مناسب برای پرورش آن‌ها با حس مسؤولیت‌پذیری نسبت به سلامت خود و خانواده، جلب مشارکت مردان در مراقبت‌های بارداری، زایمان و پس از زایمان اشاره کرد.

 


فرید ابوالحسنی شهرضا، ونداد شریفی، لیلا معظمی‌گودرزی، سیدجعفر موسوی‌نیا، مرتضی جعفری‌نیا، معصومه امین‌اسماعیلی، ابوالفضل حاجی‌زادگان، زهرا نوعی،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

  دریافت: ۳/۴/۹۳ پذیرش: ۱۰/۷/۹۳

 

  مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی عوامل مرتبط با قطع درمان بیماران روان‌پزشکی انجام شد.

  روش کار: این مطالعه یک بررسی توصیفی- تحلیلی بود که با استفاده از داده‌های نرم‌افزار ثبت اطلاعات بیماران انجام شد. تعداد ۲۶۰۰ نفر بیمار مبتلا به اختلالات اضطرابی و افسردگی که از تاریخ بهمن ماه ۱۳۸۹ تا پایان دی ماه ۱۳۹۱ در مطب‌های پزشکان عمومی همکار مراکز سلامت روان جامعه‌نگر ویزیت شده بودند، در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه، معیار قطع درمان، مراجعه نکردن بیمار تا ۳۰ روز پس از تاریخ مقرر برای ویزیت بعدی او اختیار شد. باید خاطر نشان کرد که در این مطالعه، اطلاعات بیمارانی که فقط یک ویزیت داشتند از تحلیل خارج نشد. به منظور بررسی عوامل مؤثر بر بقا از تکنیک آماری تحلیل بقا استفاده شد و تأثیر عواملی چون سن، جنس، تحصیلات، نوع تشخیص، تعداد تشخیص‌ها، مرکز ارایه کننده خدمات بر قطع درمان بررسی شد. همچنین برای بررسی تأثیر پیگیری‌های تلفنی بر بقا از رگرسیون کاکس استفاده شد.

  یافته‌ها: میانه مدت زمان حضور بیماران در درمان، ۳۲ روز بود که از ۱۶ تا ۶۰۰ روز در بین پزشکان مختلف متغیر بود. اگر در این مطالعه، اطلاعات بیمارانی که فقط یک ویزیت داشتند در تحلیل کنار گذاشته شود، میانه بقای بقیه بیماران ۱۵۸ روز بود. سن بیمار، مطب ارایه دهنده خدمت و پیگیری‌های رابط درمان از عوامل مؤثر بر ماندگاری بیماران در درمان بود.

  نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشانگر اهمیت نقش مؤثر برقراری یک ارتباط درمانی خوب با انجام پیگیری‌های تلفنی منظم بر بقای بیماران در درمان هستند.

 


فرحناز فرنیا، لیلی فولادی، خدیجه نصیریانی، محمدحسن لطفی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

  مقدمه: رضایت خانواده، پیامد قابل سنجش مهم کیفیت مراقبت در بخش مراقبت ویژه می‌باشد. حمایت معنوی و درگیر کردن خانواده در فرآیند تصمیم‌گیری در مورد بیمار، نقش مهمی در رضایت آن‌ها دارد. به نظر می‌رسد مراقبت خانواده‌محور، یکی از رویکردهای دارای قابلیت دستیابی به این هدف باشد؛ ولی هنوز اطلاعات در این زمینه در کشور ما اندک است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مراقبت خانواده‌محور بر رضایت‌مندی خانواده بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه بزرگسال انجام گرفت.

  روش کار: این مطالعه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی در سال ۱۳۹۲ در دو بخش مراقبت ویژه داخلی و جراحی اعصاب بیمارستان شهید رهنمون یزد انجام شد. با نمونه‌گیری تصادفی، عضو خانواده ۷۴ بیمار وارد مطالعه شدند. گردآوری اطلاعات با پرسشنامه در روز سوم و هفتم بستری انجام شد. پس از تکمیل اولیه پرسشنامه، خانواده بیماران گروه مداخله، تحت مراقبت خانواده‌محور و گروه کنترل، تحت مراقبت روتین قرار گرفتند. داده‌های قبل و بعد از مداخله تحت نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۸ تجزیه و تحلیل شد.

  یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نمره اولیه رضایت خانواده در گروه کنترل ۸۸/۱۱±۸۶/۵۶ و در گروه تجربه ۱۲/۱۳±۸۰/۵۴ بود که در مقایسه تفاوت معناداری نداشت (۴۸۰/۰= p ). بعد از اجرای مداخله، افزایش معنادار آماری نمره رضایت گروه تجربه (۶۱/۱۰±۶۶) نسبت به گروه کنترل (۶۲/۱۰±۶۸/۵۵) نشان داده شد (۰۰۰۱/۰> p ).

  نتیجه‌گیری: طبق نتایج حاصله، مراقبت خانواده‌محور می‌تواند رضایت خانواده بیمار بستری در بخش مراقبت ویژه را ارتقا بخشد. لذا پیشنهاد می‌شود این مدل مراقبت در بخش‌های مراقبت ویژه بکار گرفته شود و برنامه‌ریزی جهت رفع موانع اجرای مراقبت خانواده‌محور، مد نظر سیاست‌گزاران حرفه پرستاری قرار گیرد.

 


معصومه دژمان، کتایون فلاحت، منیر برادران‌افتخاری، زهره محمودی، آمنه‌ستاره فروزان، زهرا جرجران‌شوشتری، حسین ملک‌افضلی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

دریافت: ۱۵/۸/۹۳   پذیرش:۱۵/۱۱/۹۳

چکیده

مقدمه: امروزه نظام سلامت به دلیل عواملی چون تغییرات سریع وضعیت اجتماعی و اقتصادی، شهرنشینی، تغییر در الگوی بیماری‌ها، افزایش بار بیماری‌های مزمن دچار چالش‌هایی گردیده و به منظور دستیابی به عدالت در سلامتنیازمند اصلاح و بازنگری با استفاده از رویکرد اجتماعی می‌باشد. هدف این مطالعه، بازنگری و ارتقای نظام مراقبت‌های اولیه سلامت کشور با رویکرد تعیین کننده‌های اجتماعی سلامت و طراحی و ارایه مدل درخصوص ساختارهای مورد نیاز و چگونگی ارتباط بین آن‌ها بود.

روش کـار: این مطالعه با رویکرد کیفی به روش تحلیل محتوا و بر اساس نمونه‌گیری مبتنی بر هدف، با مشارکت کارشناسان صاحب‌نظر (۵ بحث گروهی متمرکز) و سیاست‌گزاران و مدیران نظام سلامت(۱۱ مصاحبه فردی) انجام شد.

یافته‌ها: تجزیه و تحلیل داده‌ها بیانگر سه مفهوم اصلی سطح ملی، سطح استان و سطح شهرستان بود و در ذیل هر مفهوم نیز دو زیرطبقه "بازنگری ساختارهای موجود" و "ساختارهای پیشنهادی" قرارگرفت. ساختارهایی که در زیر طبقه "بازنگری ساختارهای موجود" قرار گرفتند عبارت بودند از "نظام ارایه خدمات سلامت" و "شوراهای تصمیم‌گیری بین‌بخشی" و بخشی که در زیرطبقه "ساختارهای پیشنهادی" مطرح گردید "توانمندسازی جامعه و همکاری‌های بین‌بخشی و عدالت در سلامت" بود. در نهایت، مدل پیشنهادی نظام مراقبت‌های اولیه سلامت با رویکرد تعیین کننده‌های اجتماعی سلامت باتأکید بر مناطق شهری طراحی گردید.

نتیجه‌گیری: با توجه به اهمیت تعیین کننده‌های اجتماعی در ارتقای سطح سلامت جامعه، به نظر می‌رسد فراهم آوردن زیرساخت‌های لازم درجهت بازنگری نظام مراقبت‌های اولیه سلامت کشور با رویکرد تعیین کننده‌های اجتماعی سلامت، ضروری می‌باشد.


احسان زارعی، رقیه خبیری، محمداسماعیل مطلق، نهضت امامی افشار، اعظم دخت رحیمی، فرحناز ترکستانی، محمد اسلامی، آزاده درمیانی، اردشیر خسروی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

دریافت: ۵/۳/۹۵   پذیرش: ۲/۶/۹۵


مقدمه: محتوی آرمان پنجم اعلامیه توسعه هزاره در سال ۲۰۰۰، بهبود سلامت مادری از طریق کاهش میزان مرگ و میر مادری و دستیابی به پوشش همگانی خدمات سلامت باروری تا سال ۲۰۱۵ بود و همه کشورها متعهد به تحقق این هدف شده بودند. این مطالعه با هدف بررسی میزان دستیابی ایران به این هدف انجام شد.
روش کـار: از منابع اطلاعاتی بین‌المللی و داخلی شامل گزارش جهانی روند مرگ و میر مادری، پایگاه داده‌های بانک جهانی، سازمان جهانی بهداشت و صندوق کودکان ملل متحد و نظام مراقبت مرگ مادری وزارت بهداشت، پیمایش‌های ملی جمعیت و سلامت در سال‌های ۱۳۷۹و ۱۳۸۹، سالنامه‌های آماری ثبت احوال و مرکز آمار ایران جهت استخراج داده استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش‌های آمار توصیفی در نرم‌افزار Excel,۲۰۱۳ انجام شد.
یافته‌ها: شاخص‌های مربوط به سلامت مادری در جمهوری اسلامی ایران در فاصله سال‌های ۲۰۱۵ -۱۹۹۰ بهبود قابل ملاحظه‌ای داشته است. میزان پوشش حداقل یک مراقبت دوران بارداری به حدود ۹۷% رسیده و مرگ و میر مادری نیز ۸۰% نسبت به سال پایه کاهش یافته است. مجموعه‌ای از برنامه‌های بیمارستانی و خارج بیمارستانی و ایجاد نظام کشوری مراقبت مرگ مادری در بهبود سلامت مادری نقش داشته است.
نتیجه‌گیری: تلاش‌های جمهوری اسلامی ایران برای بهبود سلامت مادری طی ربع قرن اخیر می‌تواند راهنما و الهام‌بخش سایر کشورها در جهت بهبود سلامت مادری باشد.
 
گل‌‌واژگان: مرگ و میر مادری، سلامت مادری، مراقبت‌های بهداشتی اولیه، اهداف توسعه هزاره

سامان کاهن، رویا دارابی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

 مقدمه: بررسی هزینه‌های بیمارستان و تعیین تخت-روز بیمار، از جمله نیازهای مدیران بهداشتی و درمانی است. هدف از انجام مطالعه حاضر محاسبه بهای تمام‌شده تخت-روز بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان خیریه دکتر سپیر تهران به روش هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت، و مقایسه آن با تعرفه مصوب وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی است.
روش‌کار: نوع پژوهش کاربردی، و ابزار گردآوری داده‌ها، کتابخانه‏ای و میدانی بود. جامعه آماری متشکل از هزینه‌های موجود در صورت‌های مالی بیمارستان و پرونده‌های بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بود. تعیین بهای تمام‌شده تخت-روز بخش مراقبت های ویژه در سال۱۳۹۳ به روش هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت و با به‌کارگیری نرم‌افزار اکسل ۲۰۰۷ انجام‌شد.
یافتهها: بهای تمام‌شده خدمات بخش مراقبت های ویژه بالغ بر ۱۳,۴۱۶,۰۷۵,۱۹۵ریال محاسبه‌گردید، که ۳۳% از آن را دستمزد مستقیم و ۶۷% را هزینه‌های سربار تشکیل می‌دهند. همچنین، بهای تمام‌شده تخت-روز بیمار به روش هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت مبلغ ۵,۲۵۰,۹۱۰ ریال می‌باشد.
نتیجهگیری: علت مهم تفاوت میان بهای تمام‌شده در این تحقیق با پژوهش‌های دیگر، تعداد بیماران بستری، تخت-روز اشغالی، و میزان هزینه‌های صورت‌گرفته در بیمارستان است. همچنین مشخص‌‌ شد بهای تمام‌شده تخت-روز بیشتر از نرخ تعرفه مصوب می‌باشد.
میترا ساسانی، قهرمان محمودی،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: طرح تحول نظام سلامت ایران، با هدف ارتقای مشارکت مالی عادلانه، افزایش پاسخگویی و ارتقای سلامت، در سال ۱۳۹۳ اجرا شد. از آن‌جایی که بهبود وضعیت بخش‌های اورژانس از جمله اهداف این طرح به‌شمار می‌رود، لذا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی عملکرد بخش اورژانس بیمارستان‌های متخب شهر تهران، پس از اجرای این طرح انجام شد.
روش کار: مطالعه توصیفی-تحلیلی حاضر در سال ۱۳۹۶ در بخش اورژانس سه بیمارستان دولتی شهر تهران انجام گرفت. در مجموع، تعداد ۹۶ نفر از کارکنان شاغل در بخش اورژانس بیمارستان‌های برگزیده به روش تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از یک پرسشنامه ۳۸ سوالی محقق ساخته، مبتنی بر اهداف طرح تحول نظام سلامت، استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-۱۹ و آمار توصیفی و آزمون آماری آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: از دیدگاه کارکنان شاغل در بخش اورژانس، اگرچه تعداد بیماران مراجعه‌کننده پس از اجرای طرح تحول نظام سلامت افزایش یافته، اما تعداد کارکنان بخش برای ارائه خدمات کافی نمی‌باشد. همچنین، طرح تحول نظام سلامت کیفیت، خدمات ارائه شده، کیفیت هتلینگ و تسهیلات و امکانات بخش را ارتقا داده است.
نتیجهگیری: نتایج بیانگر آن است که عملکرد و کیفیت خدمات پس از اجرای طرح تحول نظام سلامت در بیمارستان‌های دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران بهبود یافته است.


صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهشی حکیم می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Hakim Journal

Designed & Developed by : Yektaweb