جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای مدنی

حسام‌الدین مدنی، محمدحسن شاه‌حسینی، عباس خمسه،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۰ )
چکیده

  مقدمه: پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، گام‌های بلندی در زمینه خودکفایی دارویی برداشته شد که یکی از مهم‌ترین آنها استقرار نظام نوین دارویی (طرح ژنریک) در کشور بود. اما این طرح نتوانست موقعیت تولید مواد اولیه دارویی، تولید داروهای گیاهی، تولید داروهای برند‌دار و تولید داروهای صعب‌العلاج را کسب کند. هدف این مطالعه بررسی ۱- علت اجرای طرح ژنریک ۲- بازتاب‌های اجرا و روند طرح ژنریک در صنعت دارو و۳- مشکلات طرح ژنریک است.

  روش کـار: این یک مطالعه پیمایشی و شامل مطالعه اسناد و مدارک، مصاحبه و استفاده از پرسش‌نامه می باشد. جامعه آماری مجموعاً۳۰ شرکت بود که از این تعداد، ۱۷ شرکت به پرسش‌نامه‌ها پاسخ دادند. آمارها به صورت توصیفی بیان شدند و با توجه به داده‌های توصیفی از نرم‌افزار Excel و SPSS استفاده گردید.

  یافته‌ها: این طرح از طرح‌هایی بوده که توانسته در موقعیت‌های حساس، به رفع نیاز در تولید داروهای ضروری و اساسی با قیمت کم بپردازد و همچنین سبب به وجود آمدن برخی زیرساخت‌ها نظیر مهارت نیروی انسانی و متخصص در امر فرمولاسیون، تا حدودی بهینه‌سازی مدیریت و ایجاد خطوط تولید جدید دارو شود. اما همزمان به دلیل سیاست‌های حمایتی یارانه‌ای و بینش‌های درون‌گرایانه توسعه‌ای و همچنین عدم ارتباط مؤثر با مراکز تحقیقاتی داخلی و خارجی، این طرح تا دهه ۸۰ در سطح تولید داروهای ژنریک متوقف ماند. این توقف سبب شد تا صنعت داروسازی به فکر طرح‌های نوآوری و سیستم‌های تحقیق و توسعه R&D نباشد و بدنه صنعت داروسازی بی‌تحرک باقی ماند و بنابراین صنعت دارو نتوانست از دانشگاه برای توانمندی تحقیق و توسعه سود برد. طرح‌های داروهای تحت لیسانس نیز به دلیل عدم وجود زیر ساخت‌های مناسب نتوانست موقعیتی را در کسب توانمندی‌های R&D در صنعت دارو کسب کند.

  نتیجه‌گیری:  اجرای طرح ژنریک در کشور، به موقع شروع شد و توانست در موقعیت‌های حساس به رفع نیاز در تولید داروهای ضروری و اساسی با قیمت کم بپردازد و همچنین سبب به وجود آمدن برخی زیرساخت‌ها شود. اما همزمان به دلیل سیاست‌های حمایتی تا مدت‌ها در سطح تولید داروهای ژنریک متوقف ماند. این روند سبب شد تا صنعت داروسازی به فکر طرح‌های نوآوری و سیستم‌های تحقیق و توسعه نباشد و عملاً بدنه صنعت داروسازی بی‌تحرک باقی بماند.

 


حمیرا سجادی، مروئه وامقی، سعید مدنی‌قهفرخی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۱ )
چکیده

  مقدمه: در سال‌های اخیر، ارتباط میان عوامل اجتماعی و وضعیت سلامت افراد به طور روزافزونی مورد توجه محققان و دست‌اندرکاران سلامت قرار گرفته است. هدف این مطالعه، جمع‌بندی از نتایج مطالعاتی در کشور است که در دوره زمانی ۱۳۸۶ -۱۳۷۹ رابطه میان درآمد و سلامت افراد و خانوارها و ساز و کارهای این رابطه را نشان داده‌اند.

  روش کـار: مطالعه از نوع تحقیقات توصیفی با مرور اسناد و منابع کتابخانه‌ای بود. به منظور جمع‌آوری داده‌ها، چهار بانک اطلاعات الکترونیکی ایرانی و کتابخانه‌های دانشگاه‌های مرتبط، با کلیدواژه‌های مربوط به درآمد جستجو گردید. مطالعات جمع‌آوری شده بر اساس معیارهای ورود، شامل مطالعات کمی مربوط به جمعیت ساکن ایران در دوره زمانی ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۶ که دارای اطلاعات وضعیت درآمد در میان گروه‌های بیمار و سالم و/ یا داده‌های ارتباط بین درآمد و وضعیت سلامت و بیماری بودند ارزیابی گردیدند. داده‌های مرتبط بر اساس شاخص‌های مندرج در وارسی‌نامه، استخراج و طبقه‌بندی و توصیف و تحلیل شد.

  یافته‌ها: در این مطالعه، ۴۷ سند پژوهشی در خصوص وضعیت اقتصادی و سلامت جسمی و روانی جمع‌آوری شد. بیشتر مطالعات (۵/۷۶%) رابطه معناداری میان وضعیت سلامتی با شاخص وضعیت اقتصادی یافته‌اند و ۵/۶% مطالعات وجود رابطه معنادار را رد کرده‌اند. با این حال در درصدی از مطالعات (۱۷%)، رابطه برخی از شاخص‌های سلامت با درآمد تأیید و برخی رد شده‌اند. در حدود ۴۰% مطالعاتی که رابطه معنادار میان درآمد و سلامت را گزارش کرده‌اند نشان داده‌اند که وضعیت سلامتی در گروه‌های دارای وضعیت اقتصادی ضعیف‌تر، بدتر بوده است و سایرین جهت رابطه را نشان نداده‌اند.

  نتیجه‌گیری: اغلب مطالعات، رابطه درآمد و وضعیت سلامتی افراد را تأیید کرده‌اند؛ اما نمی‌توان از آن الزاماً استنباط رابطه علت و معلولی داشت. به نظر می‌رسد که ساز وکارهای تأثیر وضعیت اقتصادی بر سلامت و بالعکس به طور مستقل، مورد نظر پژوهشگران نبوده است. انجام مرورهای نظام‌مند به منظور دستیابی به مطالعات بیشتر و انجام مطالعات با متدولوژی مناسب در این حوزه پیشنهاد می‌گردد.

 


علی اسدیان، تیمو آقاملایی، فاطمه عطاالهی، عبدالحسین مدنی، امیر قنبرنژاد، مهرنوش خدارحمی، مجید نجفی، محسن رجبی‌پور،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۴ )
چکیده

   دریافت: ۲۰/۸/۹۳   پذیرش: ۲۸/۱۱/۹۳

چکیده

مقدمه: درج پیام‌های هشداری روی پاکت‌های سیگار یکی از روش‌های جهانی برای  افزایش آگاهی افراد سیگاری از مخاطرات مصرف سیگار است. تأثیر پیام‌های هشداری بهداشتی روی پاکت‌های سیگار به اندازه، موقعیت و طرح آن‌ها بستگی دارد. هدف این مطالعه ارزیابی پیام‌ها و مقایسه انواع پیام‌های موجود از دیدگاه افراد سیگاری بود.

روش کـار: این پژوهش مقطعی روی ۳۰۰ نفر از افراد سیگاری شهر بندرعباس در سال ۱۳۹۳ انجام شد. افراد مورد مطالعه به صورت تصادفی از ۱۰ منطقه شهری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه‌ای شامل مشخصات دموگرافیک، کیفیت پیام‌ها (ساختار نوشتاری و تصویری) و مقایسه تأثیر انواع پیام‌های موجود از نظر افراد سیگاری بود. داده‌های جمع‌آوری شده با نرم‌افزار SPSS ۱۹ و آزمون‌های توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه ۸/۳۶ سال با انحراف معیار ۹/۹ و دامنه ۱۸ تا ۷۰ سال بود. تعداد زیادی از افراد مورد مطالعه، سابقه مصرف زیر ۱۰ سال و مقدار مصرف بین ۲۰-۱۰ نخ روزانه داشتند. از نظر تحصیلات در بین افراد مورد مطالعه تعداد افراد دارای تحصیلات دیپلم بیشتر (۳/۴۱%) بود. به طور کلی فقط ارزیابی ۱۹% افراد از کیفیت پیام‌ها (تمامی موارد مطرح شده در مورد کیفیت) در حد خوب بود و بیش از ۸۰%، ارزیابی ضعیف و متوسط از کیفیت پیام‌ها داشتند.  مقایسه سه پیام هشداری نشان داد که پیام سوم (توصیف مرگ، زندگی با تصویر ریه بیمار و ریه سالم) از نظر افراد سیگاری، تأثیر بیشتری داشت.

نتیجه‌گیری: طراحان پیام‌ها باید در مورد ساختار پیام‌های هشداری روی پاکت‌های سیگار مثل طرح، اندازه و تصویر پیام‌ها تجدید نظر کنند و مواردی همچون تکراری بودن تصویر پیام، جلب توجه کم پیام نسبت به جذابیت مارک سیگار اصلاح شود. تعداد و تنوع پیام‌های هشداری محدود می‌باشد و نیاز است پیام‌های بیشتری با تصاویر هشداری متفاوت روی پاکت‌های سیگار درج شود.


محرم یوسفی‌سادات، انسیه جمشیدی، رضا مجدزاده ، مهران خائفی، معصومه‌سادات مدنی، فاطمه رجبی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۴ )
چکیده

دریافت: ۲۱/۲/۹۴   پذیرش: ۲۵/۵/۹۴

چکیده

مقدمه: هدف از برنامه ابتکارات جامعه‌محور، دستیابی به کیفیت بهتر زندگی از طریق توسعه اقتصادی- اجتماعی و توانمند نمودن جامعه به منظور افزایش کنترل آن‌ بر مؤلفه‌های تأثیرگذار بر سلامت است. هدف از این مقاله، ارایه الگوی توانمندسازی اجتماع‌محور به عنوان سنگ‌بنای این برنامه می‌باشد.

روش کـار: به منظور ارایه الگوی مناسبی برای توانمندسازی جامعه محلی، علاوه بر مرور تجارب ملی و بین‌المللی، تیمی از متخصصان حوزه توانمندسازی به عنوان کمیته مشورتی تدوین الگو شکل گرفت. تعداد ۱۰ جلسه مشورتی با مشارکت ۱۱ نفر از متخصصان، به منظور تبیین اهداف و اجزای الگو برگزار شد و الگوی استخراج شده در یک کارگاه دو روزه با حضور ۱۵ نفر از کارشناسان برنامه ابتکارات جامعه‌محور، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: الگوی توانمندسازی در چهار جزء و ۱۸ گام اجرایی تدوین گردید. این اجزا شامل فراهم‌سازی زمینه‌های اجرا، پیاده‌سازی فرایند توسط تیم داوطلب روستا، پایش و ارزشیابی و مستندسازی تجارب و فعالیت‌های برنامه می‌باشد. برای هر یک از این اجزا، گام‌های اجرایی که می‌بایست توسط سازمان متولی یا جامعه محلی برداشته شود مشخص گردید.

نتیجه‌گیری: الگوی ارایه شده، مطابق با اصول توانمندسازی اجتماع‌محور برای جامعه محلی و متولیان برنامه، گام‌های اجرایی را مشخص نموده است. این الگو می‌تواند در جهت تأمین اهداف طرح تحول نظام سلامت در ارایه خدمات بهداشتی در مناطق حاشیه‌نشین و سکونت‌گاه‌های غیررسمی شهرها و ﺑﺮای ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻋﻀﻮ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺪﯾﺘﺮاﻧﻪ‌ ﺷﺮﻗﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﮐﻪ درگیر اجرای برنامه ابتکارات جامعه‌محور هستند خطوط راهنما ارایه دهد.

گل‌‌واژگان: توانمندسازی، الگو، ابتکارات جامعه‌محور، توسعه روستایی



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهشی حکیم می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Hakim Journal

Designed & Developed by : Yektaweb