مقدمه: مطالعات نشان میدهند که مردان نسبت به زنان از سلامت کمتری برخوردارند، روشهای زندگی نادرستتری دارند و به سلامت خود نیز کمتر اهمیت میدهند. مطالعه حاضر با هدف یافتن مهمترین عوامل بازدارنده فکری سلامت در مردان طراحی شده است.
روش کـار: این مطالعه به صورت کیفی و با روش بحث گروهی انجام گردید. مشارکتکنندگان 110 مرد با حداکثر تنوع سنی بودند. همه بحثهای گروهی ضبط و بلافاصله پس از اتمام روی کاغذ آورده شد. آنالیز دادهها به روش دستی و با استفاده از روش آنالیز مقایسهای مستمر و در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گردید.
یافتهها: دغدغههای اقتصادی، مسایل خانوادگی، فقدان تأمین اجتماعی، و دغدغههای ناشی از ضعف مدیریت کلان از مهمترین عوامل بازدارنده فکری اولویت سلامت در مطالعه حاضر بود. بر اساس تجزیه و تحلیل محتوایی دادهها، مهمترین دغدغه فکری مردان، مشکلات اقتصادی و پیامدهای ناشی از بیکاری بود. مشکلات فرهنگی– اجتماعی، مشکلات خانوادگی، فقدان تأمین اجتماعی مؤثر، ضعف مدیریت کلان اجتماعی همراه با مشکلات زیست محیطی از جمله مهمترین دغدغه فکری مردان محسوب میشد به گونهای که همچون یک بازدارنده فکری مانع از پرداختن آنان به امر سلامت میگردید. عده بسیار کمی هم که به اهمیت سلامت اشاره کرده بودند، به سلامت برای مفید بودن و عدم سربار بودن اشاره داشتند تا اهمیت سلامت برای سلامت.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشانگر موانع فکری موجود در راه پرداختن به امر سلامت به عنوان یک اولویت فکری در مردان بود که میتواند کمک مؤثری در زمینه طراحی مداخلات و برنامهریزی دولتمردان در راستای پیشگیری از بروز بیماریها باشد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |