مقدمه: سرطان مری جزء هشت سرطان شایع در جهان و ششمین علت مرگ از سرطان میباشد و به عنوان یکی از مهمترین سرطانهای دستگاه گوارش مطرح میباشد. روش تحلیل بقاء استاندارد، مدل مخاطره متناسب کاکس، بر این فرض استوار است که همه افراد مطالعه پیشامد مورد نظر را تجربه میکنند، اما در عمل به دلیل ماهیت اطلاعات و نوع پیشامد، در نظر گرفتن این فرض غیرواقعبینانه خواهد بود. لذا تجزیه و تحلیل اطلاعات با روشهای متداول بقاء موجب استنباطهای اشتباه و گمراهکننده خواهد شد. به همین دلیل در این مواقع از مدلهای شفایافته استفاده میکنند. مطالعه حاضر با هدف تعیین ریسکفاکتورها و عوامل دموگرافیک مؤثر بر بقاء بیماران مبتلا به سرطان مری با استفاده از مدلهای شفایافته انجام شد.
روش کـار: اطلاعات این بررسی از طریق مرکز ثبت سرطان بابل که زیر نظر دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران قرار دارد جمعآوری شد. در این تحقیق، اطلاعات 359 بیمار به همراه مشخصههای فردی به مطالعه وارد شدند و برای یک دوره 15 ساله مورد پیگیری قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج حاصل نشان داد که 7/62% از بیماران مرد و3/37% زن بودند. میانگین سنی در بیماران مرد 0/60 سال و در زنان 3/55 سال بود. احتمال بقاء یک، سه و پنج ساله بیماران به ترتیب23%، 15% و 13% میباشد و میانه زمان بقاء بیماران نیز 9/8 ماه بود. برای بررسی عوامل مؤثر بر بقاء بیماران از مدلهای شفایافته آمیخته پارامتریک (وایبل و لگ نرمال) استفاده شد، که در هر دو مدل وجود سابقه فامیلی سرطان، اختلاف معناداری را نشان میداد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه پیشنهاد میکند غربالگری افرادی که دارای سابقه خانوادگی سرطان میباشند (به ویژه در مردان) میتواند به عنوان یک عامل مهم در کاهش خطر مرگ بیماران مبتلا به سرطان مری مؤثر باشد. همچنین لازم است برنامههای کنترل و پیشگیری سرطان مری مورد بررسی جدی قرار گیرد. با توجه به این که فرض متناسب بودن خطرات در مورد دادههای مورد مطالعه رد میشود و نیز مقایسههای انجام شده، مدل شفایافته آمیخته لگ نرمال با تابع ربط لجیت میتواند به عنوان جایگزین مدل کاکس و وایبل در تحلیل بقاء بیماران مبتلا به سرطان مری که کسری از آنها بقاء طولانیمدت دارند،
بکار رود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |